برشی از کتاب طلبه انقلابی (۱)؛
نهضت پیامبران و اوصیای الهی| حوزه چیست؟
حوزه علمیه تنها سازمانی است که در عصر غیبت کبری، عهده دار امتداد بخشیدن تخصصی به نهضت پیامبران و انجام این وظیفه سنگین شده است.
به گزارش خبرنگار کتاب و نشر خبرگزاری رسا، انتشارات شهید کاظمی کتاب «طلبه انقلابی؛ جایگاه توصیفی ـ تحلیلی طلبه انقلابی» را به قلم سعید هلالیان منتشر و راهی بازار نشر کرد.
نهضت پیامبران و اوصیای الهی
کاروان انبیا و اوصیای الهی از حضرت آدم تا خاتم الانبیاء و از خاتم پیامبران و تا خاتم الاوصیا در مسیر تاریخی خود یک هدف و رسالت بیش نداشته است:
توحیدگستری در سطوح مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان و به بیان دیگر، هدایت تشریعی جانها و جوامع بشری به سوی خداوند سبحان.
این حرکت مقدس را میتوان نهضت توحیدگستری پیامبران و اوصیای الهی نامید که زمین هیچ گاه از آن خالی نبوده و در هر عصر و سرزمینی جلوه و نمودی یافته است. همه عناوین کلی مطرح در متون دینی در باب رسالت انبیاء الهی قابل بازگشت به این جوهر معنایی می باشند؛ در عین حال هر یک از آنها به جهتی از جهات متعدد این رسالت مهم نیز اشاره میکنند.
در واقع در نصوص به ابعاد گوناگون رسالت و توحید گستری اشاره و مصداقهای بارز آن بیان شده است؛ عناوینی مانند لقاء الله که همان عبور از محدودیتها و احساس هستی خداوند با تمام وجود است و عبودیت که فلسفه خلقت بوده و نتیجه اش ادارک خداوند با تمام وجود است و موجود شدن ـ که در عالیترین مراتبش به درک و شهود قلبی خداوند منتهی میشود ـ همگی به توحیدگستری در عرصه جانهای بشری اشاره دارند؛ امام انسان موحد، توحید فردی و عبودیت منحصر در خویش را برنمی تابد و در اندیشه بسط توحید در همه ابعاد جامعه و حیات بشری و مشاهده جمال و جلال الهی در همه شئون جامعه است؛ از همین رو در اندیشه اقامه بسط و عدل، ایجاد جامعه ای توحیدی و بنای تمدن الهی است.
حاصل آنکه پیامبران الهی و جانشینان آنان ـ که موحدترین انسانها عصر خویش هستند در حد امکان نهایت تلاش خود را برای تحقق رسالت الهی واحدی، یعنی (توحیدگستری در جهان و جوامع بشری) و به عبارت دیگر (گسترش توحید در جان های مستعد و ایجاد تمدن توحیدی) به کار می بردند و به تعبیر امام خمینی (ره):
آنچه که انبیا برای او مبعوث شده بودند و تمام کارها دیگر مقدمه اوست، بسط توحید و شناخت مردم از عالم است ... و دنبال این بودند که تهذیب ها، تعلیمها و همه کوششها در این باشد که مردم را از آن ظلمتکدهها ... نجات بدهند و به نور برسانند.
غیر حق تعالی نور نیست. همه ظلمت اند و اگر ما از این حجابهای ظلمانی بیرون برویم و همین طور اگر موفق بشویم از حجابهای نورانی هم بیرون برویم و همه حجابها را خرق کنیم، آن وقت حق را به همه صفات و اسمایش مشاهده میکنیم و غیر او کسی نیست.
حوزه چیست؟
نهضت توحیدگستری که رهبر آن بر عهده پیامبران و پس از آنان بر دوش اوصیاء ربانیشان بود ـ قرنهای طولانی و در بستری از مجاهدت و جهاد ظاهری و باطنی امتداد یافت تا اینکه پرچم اقامه دین به حضرت رسید.
پس از امیر مؤمنان این نهضت از امامی به امام دیگر منتقل شد تا به خاتم الاوصیاء رسید و در عصر غیبت کبرای ایشان هرچند از یک جهت، تحقق اهداف دین بر عهده همه مؤمنان و متعهدان به اندیشه توحیدی است، در عین حال به سربازانی نیاز است که به صورت متمرکز و تخصصی، یعنی با صرف حداکثر توان و زمان ممکن خود، رهبری تحقق این نهضت را برعهده گیرند و آن را در همه عرصههای زندگی بشری بگسترانند و همین امر بیانگر ضرورت وجود مرکز برای هدایت و رهبری متمرکز و تخصصی جریان تحقق رسالت بزرگ توحید گستری میباشد.
به راستی آیا میتوان بدون تعیین متولی معینی، به اهداف والا، عمیق و گسترده دین خاتم که همه جانها و جوامع بشری در همه اعصار و امصار را تحت پوشش قرار دهد تحقق بخشید؟
چنین چیزی موجب پیدایش صنفی به نام عالمان دین و هویتی به نام حوزه علمیه گردیده است؛ چرا که کشف روشمند «پیام برنامه خداوند برای زندگی بشر» از لابه لای متون دینی و تطبیق آن با نیازهای عصری بشری، رهبری تحقق اهداف دین و امور ساده ای نیست که بدون آموزشهای ویژه به دست آید و هر فردی با هر خصوصیتی بتواند عهده دارش شود.
علاوه بر عقلانی بودن نیاز به وجود صنفی خاص برای امتداد بخش متمرکز و تخصصی به تلاشهای انبیاء الهی متون دینی فراوانی نیز در این زمینه وجود دارد که راهنما و ارشادگر بدین حکم عقل هستند؛ برای مثال در آیه ۱۲۲ سوره توبه معروف به آیه نفر آمده است:
شایسته نیست که مؤمنین همگی کوچ کنند، پس چرا از هر فرقهای از آنان دسته ای مهاجرت نمیکنند تا آگاهی عمیقی در دین پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند؟ باشد که بپرهیزند.
مطابق این آیه، روحانیت، صنفی است که خداوند مستقیما به تأمین نیروی آن فرمان داده است.
حوزه علمیه تنها سازمانی است که در عصر غیبت کبری، عهده دار امتداد بخشیدن تخصصی به نهضت پیامبران و انجام این وظیفه سنگین شده است و به تعبیر امام خمینی (ره): روحانیان که مربی انسانها هستند، به جای انبیاء نسشته اند و مبعوث انبیاء هستند.
این سازمان الهی باید سرمدار، رهبر و هدایت گر بسط اندیشه و عمل توحید در جانها و جوامع بشری باشد تا پرچم این نهضت ربانی را به صاحب حقیقی اش امام عصر بسپارد. /۹۹۸/ن ۶۰۲/ش
نهضت پیامبران و اوصیای الهی
کاروان انبیا و اوصیای الهی از حضرت آدم تا خاتم الانبیاء و از خاتم پیامبران و تا خاتم الاوصیا در مسیر تاریخی خود یک هدف و رسالت بیش نداشته است:
توحیدگستری در سطوح مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان و به بیان دیگر، هدایت تشریعی جانها و جوامع بشری به سوی خداوند سبحان.
این حرکت مقدس را میتوان نهضت توحیدگستری پیامبران و اوصیای الهی نامید که زمین هیچ گاه از آن خالی نبوده و در هر عصر و سرزمینی جلوه و نمودی یافته است. همه عناوین کلی مطرح در متون دینی در باب رسالت انبیاء الهی قابل بازگشت به این جوهر معنایی می باشند؛ در عین حال هر یک از آنها به جهتی از جهات متعدد این رسالت مهم نیز اشاره میکنند.
در واقع در نصوص به ابعاد گوناگون رسالت و توحید گستری اشاره و مصداقهای بارز آن بیان شده است؛ عناوینی مانند لقاء الله که همان عبور از محدودیتها و احساس هستی خداوند با تمام وجود است و عبودیت که فلسفه خلقت بوده و نتیجه اش ادارک خداوند با تمام وجود است و موجود شدن ـ که در عالیترین مراتبش به درک و شهود قلبی خداوند منتهی میشود ـ همگی به توحیدگستری در عرصه جانهای بشری اشاره دارند؛ امام انسان موحد، توحید فردی و عبودیت منحصر در خویش را برنمی تابد و در اندیشه بسط توحید در همه ابعاد جامعه و حیات بشری و مشاهده جمال و جلال الهی در همه شئون جامعه است؛ از همین رو در اندیشه اقامه بسط و عدل، ایجاد جامعه ای توحیدی و بنای تمدن الهی است.
حاصل آنکه پیامبران الهی و جانشینان آنان ـ که موحدترین انسانها عصر خویش هستند در حد امکان نهایت تلاش خود را برای تحقق رسالت الهی واحدی، یعنی (توحیدگستری در جهان و جوامع بشری) و به عبارت دیگر (گسترش توحید در جان های مستعد و ایجاد تمدن توحیدی) به کار می بردند و به تعبیر امام خمینی (ره):
آنچه که انبیا برای او مبعوث شده بودند و تمام کارها دیگر مقدمه اوست، بسط توحید و شناخت مردم از عالم است ... و دنبال این بودند که تهذیب ها، تعلیمها و همه کوششها در این باشد که مردم را از آن ظلمتکدهها ... نجات بدهند و به نور برسانند.
غیر حق تعالی نور نیست. همه ظلمت اند و اگر ما از این حجابهای ظلمانی بیرون برویم و همین طور اگر موفق بشویم از حجابهای نورانی هم بیرون برویم و همه حجابها را خرق کنیم، آن وقت حق را به همه صفات و اسمایش مشاهده میکنیم و غیر او کسی نیست.
حوزه چیست؟
نهضت توحیدگستری که رهبر آن بر عهده پیامبران و پس از آنان بر دوش اوصیاء ربانیشان بود ـ قرنهای طولانی و در بستری از مجاهدت و جهاد ظاهری و باطنی امتداد یافت تا اینکه پرچم اقامه دین به حضرت رسید.
پس از امیر مؤمنان این نهضت از امامی به امام دیگر منتقل شد تا به خاتم الاوصیاء رسید و در عصر غیبت کبرای ایشان هرچند از یک جهت، تحقق اهداف دین بر عهده همه مؤمنان و متعهدان به اندیشه توحیدی است، در عین حال به سربازانی نیاز است که به صورت متمرکز و تخصصی، یعنی با صرف حداکثر توان و زمان ممکن خود، رهبری تحقق این نهضت را برعهده گیرند و آن را در همه عرصههای زندگی بشری بگسترانند و همین امر بیانگر ضرورت وجود مرکز برای هدایت و رهبری متمرکز و تخصصی جریان تحقق رسالت بزرگ توحید گستری میباشد.
به راستی آیا میتوان بدون تعیین متولی معینی، به اهداف والا، عمیق و گسترده دین خاتم که همه جانها و جوامع بشری در همه اعصار و امصار را تحت پوشش قرار دهد تحقق بخشید؟
چنین چیزی موجب پیدایش صنفی به نام عالمان دین و هویتی به نام حوزه علمیه گردیده است؛ چرا که کشف روشمند «پیام برنامه خداوند برای زندگی بشر» از لابه لای متون دینی و تطبیق آن با نیازهای عصری بشری، رهبری تحقق اهداف دین و امور ساده ای نیست که بدون آموزشهای ویژه به دست آید و هر فردی با هر خصوصیتی بتواند عهده دارش شود.
علاوه بر عقلانی بودن نیاز به وجود صنفی خاص برای امتداد بخش متمرکز و تخصصی به تلاشهای انبیاء الهی متون دینی فراوانی نیز در این زمینه وجود دارد که راهنما و ارشادگر بدین حکم عقل هستند؛ برای مثال در آیه ۱۲۲ سوره توبه معروف به آیه نفر آمده است:
شایسته نیست که مؤمنین همگی کوچ کنند، پس چرا از هر فرقهای از آنان دسته ای مهاجرت نمیکنند تا آگاهی عمیقی در دین پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند؟ باشد که بپرهیزند.
مطابق این آیه، روحانیت، صنفی است که خداوند مستقیما به تأمین نیروی آن فرمان داده است.
حوزه علمیه تنها سازمانی است که در عصر غیبت کبری، عهده دار امتداد بخشیدن تخصصی به نهضت پیامبران و انجام این وظیفه سنگین شده است و به تعبیر امام خمینی (ره): روحانیان که مربی انسانها هستند، به جای انبیاء نسشته اند و مبعوث انبیاء هستند.
این سازمان الهی باید سرمدار، رهبر و هدایت گر بسط اندیشه و عمل توحید در جانها و جوامع بشری باشد تا پرچم این نهضت ربانی را به صاحب حقیقی اش امام عصر بسپارد. /۹۹۸/ن ۶۰۲/ش
ارسال نظرات